کد مطلب:304469 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:174

علی مشفقانه حکومت می کرد
او (ابوالحسن علی(ع))، در نهان و آشكار خیرخواه و مشفق آنان بود، از ثروت های عمومی (بیت المال) بهره ای ویژه نمی برد، و از دنیا توشه ای برای خود نمی اندوخت؛ مگر به قدرِ ضرورت، تا آنجا كه تشنه، سوزش عطش خود فرونشاند و گرسنه، به لقمه نانی خود را سیر كند. [آری، اگر چرخه خلافت بر محور خود می چرخید، و در شخص ابوالحسن(ع) قرار می یافت]بر این مردم آشكار می شد، كه چه كسی از دنیا روگردان است و چه كسی آن را، خواهان، چه كسی راست می گوید و چه كسی می لافَد و دروغ می بافَد، [و آن گاه این سخن خداوند تحقق می یافت:]«اگر مردم آن آبادیها ایمان آورده و پرهیزگاری كرده بودند، هر آینه بركت ها - نیكیها و نعمت ها از آسمان و زمین می گشودیم و لیكن [پیام ها و نشانه های ما را]دروغ شمردند، پس آنان را به كیفر دستاوردِشان گرفتار ساختیم». «و كسانی كه ستم كردند بدی های (كیفرهای) آنچه كرده اند به زودی بدیشان خواهد رسید و ناتوان كننده ما از عذاب شان نیستند.

هدف هر گونه ای حكومت، متناسب با آن است. درپاره ای از حكومت ها، هدف تأمین خواهشهای حاكمان است، و در پاره ای دیگر هدف، تأمین مصالح دنیایی مردم است. امّا در حكومت دینی، كه حكومت علی(ع) جامع ترین و كامل ترین آن است، هدف تأمین مصالح دنیوی و اخروی جامعه است. نمایاندن راه رستگاری به آدمیان. و رهبری آنان در جهت وصول به مقام قرب خداوند، در عرصه حیات اجتماعی و اصلاح ساختارهای جامعه در ابعاد گوناگون آن. در تبیین فلسفه عملی حكومت فرمود:

اللَّهمَّ اِنَّكَ تَعْلَمُ اَنَّهُ لَمْ یَكُنِ الذَّی كانَ مِنَّا مُنافَسَةً فِی سُلطانٍ، وَ لا الْتِماسَ شَی ءٍ مِنْ فُضُول الْحُطامِ، وَ لكِنْ لِنَرُدَّ الْمعالِمَ مَنْ دیِنِكَ، وَ نُظْهِرَ الاْصِلاحَ فیِ بِلادِكَ، فَیَأمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبادِكَ، وَ تُقامَ الْمُعطَّلَةُ مِنْ حُدُودِكَ. [1] بارالها! تو خود می دانی آن چه از ما برآمده از سررقابتِ در سلطنت و میل به افزودنِ كالای دنیا نبوده است؛ بلكه از آن روست كه پرچم دینِ تو را افراشته ببینیم و اصلاح را در كشورت آشكار كنیم و بندگان ستمدیده ات را امانی دهیم تا حدودی كه اجرای آنها معطّل مانده بود به كار بسته شود.

آن گاه رو به مردم فرمود:

شما می دانید كه حاكم بر نوامیس و جان و اموال و احكام مسلمانان نباید بخیل باشد، تا در خوردن اموالشان حریص شود، و نباید نادان باشد تا مردم را با نادانی خود گمراه سازد، و نباید ستمكار باشد تا به ستم روزیِ آنان را بِبُرَد، و نباید در داوری رشوه خوار باشد تا حقوق مردم را ازمیان برد و در بیان احكام و حدود الهی توقف نماید، و نباید سنّت پیامبر را فروگذارد تا امّت را به هلاكت افكند. [2] .

در منشور خود به مالك فرمود:

مهربانی به رعیّت و دوست داشتن آنها و لطف در حق ایشان را در دل خود جای ده، مانند حیوانی درنّده مباش كه خوردن شان را غنیمت شمری؛ زیرا آنان دو گروهند: یا همكیشان تو هستند، یا انسان هایی مانند تو، كه از آنها خطاهایی سرزند. و علل بدكاری به آنان رو آوَرَد، و به عمد یا خطا دچار لغزش هایی می گردند، پس از عفو، بخشایش خویش بهره شان ده، همانگونه كه دوست داری تا خدا نیز از عفو وبخشایش خود تو را بهره دهد، زیرا تو برتر از آنهایی، وآنكه تو را بر آن سرزمین ولایت داده، برتر از توست. و خداوند برتر از كسی است كه تو را ولایت داده است. كفایت امورشان را از تو خواسته، و آنها را سبب آزمایش تو قرار داده است. [3] .

آن چه در این فراز از گله های فاطمه(س) آمده است: یك، برخورد مشفقانه و خیرخواهانه امام علی(ع) با رعیّت است. دو، برخورداری امام از اموال عمومی (بیت المال)، در كم ترین حدِّ آن؛ یعنی به قَدْرِ ضرورت، تا جایی كه تشنه، سوزش عطش خود را فرو می نشاند و گرسنه، به لقمه نانی خود را سیر می كند. همچنان كه فرمود: «از همه دنیایش به دو جامه كهنه، و از خوراكش به دو قرصِ نان اكتفا كرده است». سه، شیوه سلوك امام در حكومت و نگاهِ ابزاری آن حضرت بدان، برای سوقِ رعیّت به جوار قرب الهی است. چهار، حكومت عرصه امتحان الهی و مَحَكِ حاكمان است، تا روشن شود، چه كسی راست می گوید، و چه كسی می لافَد و دروغ می بافَد؛ چرا كه: الْوِلایاتُ مَضامِیرُ الرِّجالِ. [4] حكومت ها میدان های آزمایش حاكمان است.


خوش بود گر محك تجربه آید به میان

تا سیه روی شود هر كه در او غَش باشد


(حافظ)

پنج، با تلاوت آیه 96، سوره اَعَرافْ، و آیه 51، سوره زُمَرْ، به یكی از سنّت الهی جاری در زندگی آدمیان اشاره فرمود و معیار و مدار نزول نعمت و عذاب را تبیین كرد: هرگاه امتی از راه فطرت به دور شود، و راه رستگاری را كه خدای تعالی در پیش روی اش قرار داده است، وانهاد، و به بی راهه رود و از هواها و هوس ها پیروی كند، میوه تلخ و نامطلوب این كجروی ها، كام جان اش را می آزارد و آسمان و زمین را علیه او می شوراند. و این سنّت الهی جاری در جوامع بشری است:

سُنَّةَ اللَّهِ فیِ الَّذِینَ خَلَواْ مِنْ قَبْلُ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدیلاً. [5] سنت خداست درباره كسانی كه پیش از این گذشتند، و هرگز در سنت خدا دگرگونی نخواهی یافت.

در جای دیگر فرمود:

وَ لَوْ اتَّبَعَ الْحَّقُ اَهْوائَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمَواتُ وَ الْاَرْضُ وَ مَنْ فِیِهِنَّ. و اگر حق از هوس ها و آرزوهای آنان پیروی می كرد هر آینه آسمان ها و زمین و هر كه در آنهاست تباه می شد.

روز سقیفه، روزِ پیروی هوای نفس و آرزوهای دیرین جاهلیت بود؛ جاهلیت شرك، جاهلیت نفاق، و فاطمه(س) در فراز پایانی این گفت و گو از نتایج نامطلوب و آثار زشت و تباه كننده آن روزِ نامبارك سخن گفت.


[1] نهج البلاغه، خطبه 131.

[2] نهج البلاغه، خطبه 131.

[3] نهج البلاغة، نامه 53.

[4] همان، حكمت 441.

[5] سوره احزاب، آيه 62.